[note]عاشورا[/note]
دست آسمان،پرچمی سیاه ماه داغدار ،می رسد ز راه
ابر می رود پابه پای باد گریه می کند با صدای باد
سبزه های دشت زرد و خسته اند سارهای باغ بال بسته اند
گل گرفته است عنچه را بغل نذر کرده است، شبنم و عسل
شاخه ها همه دل شکسته اند سر به دوش هم حلقه بسته اند
عصر می شود،باز بچه ها سنج می زنند،توی کوچه ها
ثبت دیدگاه