[note]اطو [/note]
دویدم و دویدم به یک اطو رسیدم
گفتم چه دم درازی
میای با من تو بازی
اطو دمش رو تاب داد
با دست من جواب داد
خطر داره بازی با من
نشو تو همبازی با من
تنم همیشه داغه یه چشم دارم چراغه
پیف میکنم،پاف میکنم
پیرهنتو صاف میکنم
اگه به من یه روزی
دست بزنی میسوزی
ثبت دیدگاه