نتیجتا برخورد نامناسب شماها بوده که به او نه احساس توجه و محبت و امنیت رو داده و نه کوشش کردید با اون کنار بیاید … و به او نشون دادید هر کی
زورش برسه می تونه برنده باشه … و اون هم فکر میکنه تنها زوری که داره این جیغ زدنه …این جیغ زدن توجه شما رو می گیره ، جلوی یه جمعی باشه باعث شرمندگی شما می شه … یه مقدار به هر حال باهاش کنار میاید …و بعد هم بتدریج از خودش بدش می یاد … اخرش اینه که من با این جیغ کشیدن کتک می خورم ، خب بخورم .. چون گرفتاری با خودش پیدا می کنه … یعنی خودش رو موجودی بدی می دونه …
یک کمی کوشش کنید موضوع رو متوجه بشید چون اینجوری به جایی نمی رسیم …
من و شما وقتی بخایم از مردم یه چیزی بخایم ، به چه زبونی صحبت می کنیم ؟ فارسی ، برای اینکه فارسی بلدیم ، اگر ژاپنی بلد بودیم ژاپنی حرف می زدیم با کسی که ژاپنیه …
فررزند شما غیر از جیغ زدن برای دادن پیامش راهی نداره ، شما براش راهی نذاشتی ، هیچ ارتباطی هم به ماجرای لوس کردنش نداره ،البته حرف همسرتون یه جاییش درسته ، و اون اینکه وقتی بچه جلوی یه جمعی و یا یه جایی جیغ زد ما بهش یه چیزی می دیم … ما با این کارمون چه کردیم ؟
جیغ زدنش رو تقویت کردیم و تشویق کردیم .. به همین جهت من همیشه عرضم به پدر و مادرا اینه که تا انجایی که ممکنه به بچهها نه نگید ، صلاح بچهها بویژه بین یک تا ۲ سالگیست ،
هر چیزی که کمی بده ، کمی اشتباهه ، کمی دوست ندارید ، بگذارید بچه ازادانه بکنه ، ازاد بگذارید بچه رو که انتخاب رو اون بکنه ، تا اونجایی که ممکنه به بچه نه نگید ، … اما روزی که گفتید نه ، باید بدونید که باید بگید نه ، و می تونید پای اونه نه تون بایستید ، تا اخر …
یعنی اگر من بدونم وقتی به بچم میگم نه ، اون شروع میکنه به جیغ زدن
و چون مهمون دارم و یا وسط خیابونه ، من تسلیم می شم ،… همون اول بهتره کار بد رو براش بکنم و خودمو خلاص کنم تا اینکه بذارم اون جیغشو بزنه بعد تسلیمش بشم .
چون در اینگونه موارد اون چیزی که تشویق میشه ، تقویت میشه ، تو بدنش جا می
افته ، … اینه که هر وقت با مساله و مشکلی روبرو شدی ، یا در ارتباط با پدر و مادر
، چون برخی اوقات بچهها این کارو فقط با پدر و مادر می کنند … جیغ بزن … داد بزن … یعنی من حربه ای که در اختیارم قرار می گیره اینه .. یعنی بداموزی از اینجاست …
ثبت دیدگاه